تهران-ایرنا- با بالا گرفتن تنش‌های سیاسی و نظامی میان ایران و آمریکا، موضوع بازگشت به میز مذاکره بار دیگر به یکی از مهم‌ترین محورهای بحث در فضای سیاسی کشور تبدیل شده است؛ مسئله‌ای که موافقان، آن را راهی برای کاهش فشارها و مخالفان، تکرار تجربه‌ای پرهزینه و بی‌نتیجه می‌دانند.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، در پی پایان جنگ ۱۲ روزه و بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران توسط ایالات متحده، یکی از داغ‌ترین و چالش‌برانگیزترین مباحث در فضای سیاسی و اجتماعی کشور، مسأله بازگشت به میز مذاکره با آمریکاست. این موضوع که تا پیش از جنگ در حاشیه گفتمان رسمی قرار داشت، اکنون به موضوعی سرنوشت‌ساز در معادلات سیاست داخلی و خارجی تبدیل شده است. در حالی‌که برخی تحلیلگران و مقامات پیشین دیپلماتیک بازگشت به گفت‌وگو را راهی اجتناب‌ناپذیر برای کاهش تنش، احیای اقتصاد و جلوگیری از انزوای بیشتر ایران می‌دانند، گروهی دیگر با تأکید بر آنچه خیانت آمریکا به روند دیپلماسی می‌خوانند، مذاکره مجدد را نه‌تنها بی‌فایده بلکه خطرناک و تحقیرآمیز تلقی می‌کنند.

نکته محوری در استدلال منتقدان مذاکره این است که جنگ زمانی آغاز شد که ایران در حال گفت‌وگو با آمریکا و برخی طرف‌های اروپایی برای احیای توافقی جدید پس از برجام بود. آن‌ها می‌پرسند: اگر مذاکره، حتی در میانه روند رسمی، نتواند از حمله نظامی جلوگیری کند، چه تضمینی وجود دارد که تکرار آن نتیجه‌ای متفاوت داشته باشد؟ به‌زعم آنان، حمله به ایران نشان داد که اعتماد به آمریکا خطای راهبردی بوده و هرگونه بازگشت به مذاکره بدون کسب قدرت بازدارندگی جدی، به معنای تکرار اشتباهات گذشته است.

در مقابل، حامیان مذاکره استدلال می‌کنند که ادامه وضعیت تقابل و بی‌اعتمادی تنها به تشدید انزوا، افزایش فشار اقتصادی و افزایش مخاطرات امنیتی منجر خواهد شد. آن‌ها بر این باورند که حمله نظامی به ایران نه نتیجه مذاکره، بلکه ناشی از فقدان شفافیت، عدم تضمین‌های بین‌المللی و فضای سوءتفاهم مزمن در روابط تهران–واشنگتن بوده است. به گفته آنان، بازگشت به گفت‌وگو می‌تواند با طراحی ساختاری جدید، همراه با ضمانت‌های چندجانبه و منطقه‌ای، زمینه‌ای برای کاهش تنش و جلوگیری از درگیری‌های آتی فراهم کند.

این نوشتار، با تمرکز بر این پرسش کلیدی که «آیا مذاکره مجدد با آمریکا پس از حمله نظامی ممکن و منطقی است؟»، گفت‌وگو با دو کارشناس سیاست خارجی و دارای دو دیدگاه متفاوت را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد تا ابعاد گوناگون این مناقشه را روشن‌تر ترسیم کند.

با مذاکره تحریم‌ها برداشته نمی‌شوند

فواد ایزدی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال گفت: این موضوع بستگی دارد به اینکه هدف شما از مذاکره چیست. اگر هدف از مذاکره این است که بخشی از تحریم‌ها، مثلاً به‌طور موقت تعلیق شود، این اتفاق در دولت ترامپ و با ترکیب فعلی کنگره آمریکا رخ نخواهد داد. تحریم‌های اصلی، به‌ویژه تحریم‌های بانکی، ناشی از مصوبات کنگره هستند. اگر رئیس‌جمهور آمریکا بخواهد این تحریم‌ها را تعلیق کند، نیاز به مجوز کنگره دارد؛ چه این مجوز در متن قانون آمده باشد، چه خارج از آن لازم باشد.

بازگشت به میز مذاکره؟ چشم‌انداز دیپلماسی در سایه جنگ

این استاد دانشگاه ادامه داد: بر اساس قوانین آمریکا، هرگونه توافقی با ایران نیاز به تأیید کنگره دارد. قانونی وجود دارد که رئیس‌جمهور را ملزم می‌کند تا ظرف پنج روز کاری توافق را به کنگره ارائه دهد. پس اگر شما مذاکره‌ای انجام دهید و به توافق برسید، آن توافق باید در کنگره به رأی گذاشته شود و ممکن است رد شود. بنابراین اگر کسی تصور می‌کند که با مذاکره می‌توان گشایشی در حوزه تحریم‌ها ایجاد کرد، این تصور با واقعیت منطبق نیست. اگر کسی صرفاً به این دلیل وارد مذاکره شود، وقت خود را تلف کرده است.

تصمیم برای حمله، به محاسبه هزینه‌های آن برای آمریکاست، نه برای اسرائیل. اگر هزینه حمله برای آمریکا سنگین باشد، انجام نخواهد شد؛ اما اگر ترامپ احساس کند که این هزینه قابل تحمل است، حتی در میانه مذاکرات هم دستور حمله خواهد داد.در ذهن ترامپ، پرونده مذاکره و پرونده حمله، دو موضوع جداگانه‌ هستند

وی با اشاره به اینکه «عده‌ای دیگر ممکن است بگویند ما باید مذاکره کنیم تا از حمله مجدد جلوگیری شود»، گفت: این برداشت هم صحیح نیست. نکته‌ای که پیش از حمله قبلی نیز مطرح می‌کردیم این بود که پرونده مذاکره و پرونده حمله، دو موضوع جداگانه‌اند. متأسفانه در کشور برخی تصور می‌کردند که این دو یکی هستند، چرا که حرف ترامپ را باور کرده بودند؛ ترامپ می‌گفت یا مذاکره می‌کنید یا به شما حمله می‌کنم، و برخی این تهدید را جدی گرفتند. به همین دلیل هم به ذهنشان خطور کرد که اگر مذاکره کنیم، دیگر حمله‌ای رخ نخواهد داد. ما پیش از حمله، بارها گفته بودیم که حتی در میانه مذاکرات هم ممکن است آمریکا حمله کند. برخلاف بسیاری از افراد، ما این دو پرونده را یکی نمی‌دانستیم. تصمیم برای حمله، به محاسبه هزینه‌های آن برای آمریکاست، نه برای اسرائیل. اگر هزینه حمله برای آمریکا سنگین باشد، انجام نخواهد شد؛ اما اگر ترامپ احساس کند که این هزینه قابل تحمل است، حتی در میانه مذاکرات هم دستور حمله خواهد داد.

مذاکره نمی‌تواند راهی برای جلوگیری از حمله باشد

فواد ایزدی با تاکید بر اینکه متأسفانه پرونده ایران توسط ترامپ به رسانه‌ها سپرده شده و از نظر فکری نیز او و اطرافیانش بسیار به ذهنیت داخلی ایران نزدیک شده‌اند، خاطرنشان کرد: نگرانی پیشین ترامپ این بود که اگر دستور حمله دهد، ممکن است تعداد زیادی از سربازان آمریکایی کشته شوند. اما در حمله قبلی حتی یک سرباز آمریکایی کشته نشد. بنابراین، اگر کسی مذاکره را راهی برای جلوگیری از حمله می‌داند، باید بداند که تصمیم به حمله ربطی به مذاکره ندارد و بر اساس محاسبه هزینه‌ها گرفته می‌شود.

مقامات باید درباره مذاکره با دقت بیشتری صحبت کنند. اگر قرار است به ایران حمله مجددی نشود، باید این ذهنیت ترامپ اصلاح شود که حمله به ایران بی‌هزینه است.وی با طرح این پیش بینی که به نظر می‌رسد طرف مقابل در حال طراحی حمله بعدی است، گفت: این طراحی نیز مانند حمله قبلی، هیچ ارتباطی با مذاکره ندارد. در حمله قبل هم در حال مذاکره بودیم، اما حمله صورت گرفت. بنابراین، دو دلیلی که برای مذاکره مطرح می‌شود ـ رفع تحریم‌ها و جلوگیری از حمله ـ هیچ‌کدام محقق نخواهد شد. نه تنها سودی از مذاکره حاصل نمی‌شود، بلکه ممکن است ضررهایی نیز داشته باشد. چرا؟ چون شک و تردیدی که پیش از این وجود داشت که در صورت حمله به ایران چه اتفاقی خواهد افتاد، اکنون برای آمریکا رفع شده است؛ اتفاق خاصی هم نیفتاد. در همین زمینه، نخست وزیر رژیم اسرائیل به ترامپ گفته بود که ما هزینه‌های حمله را پرداخت می‌کنیم، فقط باید تکلیف ایران روشن شود. حتی گفته شده نگران هزینه نباشید، چون برای شما هم هزینه‌ای ندارد.

ادبیات دولتی‌ها ترامپ را متقاعد کرده که حمله به ایران هزینه‌ای ندارد

حالا پرسش این است که زمانی که ما وارد مذاکره می‌شویم، چه پیامی از سوی ایران مخابره می‌شود؟ رئیس‌جمهور پزشکیان می‌گوید که ما اهل گفت‌وگو هستیم، از آمریکا می‌خواهد برای صلح در منطقه تلاش کند، ادبیات رسمی کشور این‌گونه شکل می‌گیرد. در چنین فضایی، ترامپ با خود می‌گوید که ایرانی‌ها دنبال گفت‌وگو هستند. او این را این‌طور تفسیر نمی‌کند که باید به مذاکره بنشینیم و تحریم‌ها را تعلیق کنیم؛ بلکه نتیجه می‌گیرد که این‌ها نمی‌خواهند بجنگند. وقتی چنین ذهنیتی پیدا کند، یعنی می‌توان باز هم به ایران حمله کرد، بدون آن‌که هزینه‌ای پرداخت شود. پس نه تنها مذاکره سودی ندارد، بلکه می‌تواند نتیجه معکوس بدهد. مقامات باید درباره مذاکره با دقت بیشتری صحبت کنند. اگر قرار است به ایران حمله مجددی نشود، باید این ذهنیت ترامپ اصلاح شود که حمله به ایران بی‌هزینه است. من در پایان این نکته را اضافه کنم که ما در این حوزه صرفاً تحلیل و کار کارشناسی ارائه می‌دهیم. تصمیم‌گیری درباره مذاکره یا عدم مذاکره بر عهده دولت و مقامات مسئول است. وظیفه ما این است که روشن کنیم اگر مذاکره کنید، تحریم‌ها برداشته نخواهد شد؛ و اگر برای جلوگیری از جنگ مذاکره کنید، ممکن است نتیجه معکوس شود.

مذاکره باید با چشم باز صورت بگیرد و نه ذوق‌زدگی

فواد ایزدی در پاسخ به این سوال که هر تحلیلی پیرامون تعامل با ایالات متحده باید با توجه به روحیات رئیس جمهور ایالات متحده که رفتارش از هیچ الگوی تحلیلی تبعیت نمی‌کند، تنظیم شود؛ بر همین اساس سوال این است که «حالا چه کنیم و گزینه پیش روی ما چیست؟»، گفت: ترامپ، نتانیاهو و کل جریان فکری اطراف آن‌ها درباره ایران نگاه یکسانی دارند. تنها دغدغه قبلی ترامپ، احتمال کشته شدن سربازان آمریکایی بود، که آن هم در حمله گذشته رخ نداد. اگر مذاکره‌ای قرار است انجام شود، باید با چشم باز باشد، نه مانند بار قبل که ذوق‌زدگی ایجاد شد و صحبت از هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در کشور به میان آمد. این حرف‌ها بی‌معنا هستند و باعث خنده دشمن می‌شوند.

اگر می‌خواهید از حمله دوباره جلوگیری کنید، باید ذهنیت ترامپ را اصلاح کرد. او نباید تصور کند که حمله به ایران کم‌هزینه است. در غیر این صورت، در سه سال و نیم آینده، احتمال بیش از یک حمله نظامی علیه ایران وجود دارد.وی ادامه داد: اگر کشور تصمیم دارد مذاکره کند، باید برخلاف دفعه قبل، با درایت و بدون ساده‌انگاری باشد. البته باز هم تأکید می‌کنم که این توصیه ما نیست؛ ما مسئول تصمیم‌گیری نیستیم. اما اگر تصمیم بر عدم مذاکره باشد و خواسته این باشد که حمله‌ای مجدد به ایران صورت نگیرد، باید دانست که اسرائیل بدون آمریکا نمی‌تواند حمله کند. نه از نظر نظامی، نه از نظر لجستیکی. حتی در حمله قبلی هم آمریکا حضور فعال داشت، چرا که بدون سوخت‌رسانی و هماهنگی هوایی، عملیات ممکن نبود.

ایران در حوزه سلاح‌های متعارف، توان مقابله با آمریکا و اسرائیل را ندارد

این استاد دانشگاه در پایان گفت: اگر می‌خواهید از حمله دوباره جلوگیری کنید، باید ذهنیت ترامپ را اصلاح کرد. او نباید تصور کند که حمله به ایران کم‌هزینه است. در غیر این صورت، در سه سال و نیم آینده، احتمال بیش از یک حمله نظامی علیه ایران وجود دارد. به نظر من یکی از اقدامات ضروری، بازنگری در دکترین دفاعی کشور است. چرا که در حوزه سلاح‌های متعارف، توان مقابله با آمریکا و اسرائیل را نداریم. ایران با جمعیت ۹۰ میلیونی‌اش، برای امنیت خود چاره‌ای ندارد جز بازنگری راهبردی. این می‌تواند مسیر صحیح باشد. مسیر غلط چیست؟ همان مسیری که در خردادماه تجربه شد.

حتی در شرایط تنش و درگیری، بهترین راه‌حل از مسیر دیپلماسی و گفت‌وگو حاصل می‌شود

عبدالرضا فرجی راد، سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان و استاد ژئوپلیتیک نیز در پاسخ به این سوال گفت: بازگشت به میز مذاکره، در صورتی منطقی و موجه است که طرف مقابل، یعنی ایالات متحده، درصدد تحمیل خواسته‌ها و دیدگاه‌های خود به ایران نباشد. اصولاً مذاکره همواره امری مثبت و مطلوب است؛ چرا که در نهایت، حتی در شرایط تنش و درگیری، بهترین راه‌حل از مسیر دیپلماسی و گفت‌وگو حاصل می‌شود. بنابراین اگر بتوانیم مسائل موجود را هرچه زودتر از طریق دیپلماسی حل‌وفصل کنیم، دیگر جای نگرانی از بابت حملات، تجاوزات یا اقدامات تحریک‌آمیز وجود نخواهد داشت و این قطعاً به نفع کشور خواهد بود.

بازگشت به میز مذاکره؟ چشم‌انداز دیپلماسی در سایه جنگ

احتمال ادامه مذاکرات به شکل مستقیم وجود دارد

وی ادامه داد: واقعیت آن است که هم‌اکنون نیز نوعی ارتباط غیرمستقیم میان طرفین برقرار است و پیام‌هایی میان ایران و آمریکا رد و بدل می‌شود؛ حتی ممکن است این پیام‌ها به‌صورت کتبی نیز تنظیم شده باشند. از سوی دیگر، احتمال ادامه مذاکرات مستقیم نیز وجود دارد. نکته حائز اهمیت این است که ایران خواستار آن است که در صورت آغاز رسمی مذاکرات، چند اصل اساسی رعایت شود. اولاً، طرف آمریکایی باید تضمین دهد که در جریان مذاکرات، نه تنها جنگی تحمیل نخواهد شد، بلکه به رژیم صهیونیستی نیز اجازه نخواهد داد تا دست به تجاوز علیه خاک ایران بزند. ثانیاً، باید چارچوب مشخص و روشنی برای مذاکرات تعیین شود.

برنامه موشکی ایران قابل مذاکره نیست. طرف مقابل خواهان آن است که برد موشک‌های ایران کاهش یابد و این خواسته در واقع به معنای خلع سلاح دفاعی کشور است. تجربه جنگ اخیر به‌روشنی نشان داد که قدرت موشکی ایران عامل اصلی بازدارندگی و دلیل درخواست آتش‌بس از سوی اسرائیل بودورود به مسائل غیرهسته‌ای در مذاکرات فعلی به نفع ایران نیست

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در مواضع اخیر تهران به‌روشنی آمده که این کشور حاضر است صرفاً در خصوص موضوع غنی‌سازی هسته‌ای گفت‌وگو کند، ادامه داد: این در حالی است که طرف مقابل، به‌ویژه پس از جنگ اخیر، تلاش دارد چندین موضوع دیگر از جمله مسائل موشکی، منطقه‌ای و حتی موضوع تهدید علیه اسرائیل را وارد مذاکرات کند؛ موضوعاتی که در حال حاضر به هیچ وجه به نفع ایران نیست که وارد آن‌ها شود. به‌طور مشخص، برنامه موشکی ایران قابل مذاکره نیست. طرف مقابل خواهان آن است که برد موشک‌های ایران کاهش یابد و این خواسته در واقع به معنای خلع سلاح دفاعی کشور است. تجربه جنگ اخیر به‌روشنی نشان داد که قدرت موشکی ایران عامل اصلی بازدارندگی و دلیل درخواست آتش‌بس از سوی اسرائیل بود؛ اسرائیلی که به واسطه حمایت نظامی آمریکا وارد جنگ شده بود.

بی‌اعتمادی ایران به آمریکا عمیق‌تر شده است

فرجی راد خاطرنشان کرد: از نگاه ایران، این منطق کاملاً روشن است: ما در حال مذاکره با شما بودیم اما شما حمله کردید و ایران نیز در حال بررسی طرحی پیشنهادی بود که قرار بود در جلسه‌ای در روز یکشنبه (دوره ششم) ارائه شود. حال این پرسش مطرح است: چه تضمینی وجود دارد که اگر مجدداً وارد مذاکره شویم، همان تجربه تلخ تکرار نشود؟ بدیهی است که این وضعیت بی‌اعتمادی عمیقی را ایجاد کرده است. با این وجود، ایران آمادگی مذاکره را دارد؛ اما مشروط بر آن‌که مذاکره در مسیر صلح، آرامش و توافق و نه در جهت تشدید درگیری باشد که این خواسته‌ای کاملاً منطقی است.

وی با اشاره به اینکه از ابتدا نیز محور اصلی اختلاف‌ها مسئله غنی‌سازی بوده و اکنون ایران آمادگی دارد درباره این موضوع گفت‌وگو کند، افزود: شما می‌گویید که ایران غنی‌سازی ۶۰ درصدی دارد؛ ما هم می‌گوییم آمادگی داریم که در این باره شفاف‌سازی کنیم، حتی اجازه بازرسی مجدد بدهیم. چنانچه توافقی حاصل شود، کشورهای دیگر نیز می‌توانند در قالب یک چارچوب نظارتی مشترک حضور داشته باشند. در مجموع، ایران آماده ارائه تعهدات در چارچوب یک توافق منصفانه، متوازن و واقع‌بینانه است.

اکنون شرایط به‌گونه‌ای است که بسیاری در کنگره بر این باورند ورود به جنگ با ایران ممکن است به یک درگیری پیچیده و پرهزینه منجر شود که نه‌تنها به سود آمریکا نیست، بلکه تبعات منطقه‌ای و بین‌المللی نامعلومی نیز خواهد داشتحمایت کنگره آمریکا از حمله به ایران قابل توجه نیست

این استاد دانشگاه همچنین در پاسخ به استدلال‌هایی که از عدم توانایی کاخ سفید برای تعلیق یا لغو تحریم‌ها سخن می‌گویند، گفت: هیچ‌گاه در تاریخ ایالات متحده، کنگره‌ای تا این اندازه مطیع رئیس‌جمهور نبوده است. با این حال، همین کنگره‌ فعلی — با وجود آن‌که اکثریت اعضای آن مخالف جمهوری اسلامی ایران هستند — با حمله نظامی به ایران مخالفت کرده‌اند. این مخالفت به معنای دوستی یا همدلی با ایران نیست بلکه برخاسته از نگاه واقع‌گرایانه‌ای است که در میان هر دو حزب، جمهوری‌خواه و دموکرات، نسبت به جنگ شکل گرفته است. آنان به‌خوبی تجربه‌های تلخ جنگ‌های طولانی و پرهزینه در افغانستان و عراق را به یاد دارند و نمی‌خواهند آن اشتباهات تکرار شود.

وی ادامه داد: اکنون شرایط به‌گونه‌ای است که بسیاری در کنگره بر این باورند ورود به جنگ با ایران ممکن است به یک درگیری پیچیده و پرهزینه منجر شود که نه‌تنها به سود آمریکا نیست، بلکه تبعات منطقه‌ای و بین‌المللی نامعلومی نیز خواهد داشت. در چنین شرایطی، اگر توافقی میان ایران و دولت ترامپ شکل بگیرد، بسیار محتمل است که ترامپ بتواند تحریم‌ها را لغو کند. در این صورت، بازگشت به میز مذاکره در رابطه با مسائل مختلف، از جمله موضوع هسته‌ای، ضرورت خواهد یافت.

از نظر فنی، اگر تصمیم بر ساخت سلاح هسته‌ای گرفته شود، ایران می‌تواند ظرف چند ماه درصد غنی‌سازی را به ۹۰ درصد برساند اما این مسیر در راهبرد رسمی جمهوری اسلامی ایران جایی ندارد. سیاست قطعی ما این است که به‌دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیستیمتغییر دکترین هسته‌ای ایران نه صحیح و نه به صلاح کشور است

فرجی راد با طرح این سوال که اگر منظور از «تجدیدنظر» در دکترین دفاعی کشور، حرکت به سمت تولید سلاح هسته‌ای باشد، گفت: این اقدام نه صحیح و نه به‌ صلاح کشور است. از نظر فنی، اگر تصمیم بر ساخت سلاح هسته‌ای گرفته شود، ایران می‌تواند ظرف چند ماه درصد غنی‌سازی را به ۹۰ درصد برساند اما این مسیر در راهبرد رسمی جمهوری اسلامی ایران جایی ندارد. سیاست قطعی ما این است که به‌دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیستیم، بلکه هدف ما اطمینان‌بخشی به جامعه بین‌المللی، کاهش سطح غنی‌سازی، پایان دادن به جنگ، گسترش همکاری اقتصادی، و ایجاد اعتماد متقابل است.

وی در پایان گفت: در همین راستا، ایران آماده است چارچوبی را برای بازرسی و نظارت مجدد تعریف کند تا بازرسان آژانس بتوانند وظایف خود را به‌درستی انجام دهند. همچنین تحریم‌های سازمان ملل — به‌ویژه مکانیسم اسنپ‌بک که احتمال دارد در مهرماه تمدید شود — نیز باید لغو گردد. هدف نهایی، بازسازی اعتماد است؛ اعتمادی که در هفت تا هشت سال گذشته، به دلایل مختلف آسیب دیده و نباید مجدداً اشتباهات گذشته تکرار شود. جمهوری اسلامی ایران به‌صراحت اعلام می‌کند که به‌دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیست و این رویکرد نه از سر ضعف، بلکه از موضعی عقلانی، مسئولانه و راهبردی اتخاذ شده است.